کتابخانه عمومی عطاملک جوینی

قفسه های کتاب کتابخانه عطاملک شهر نقاب به روی همگان باز است!!!

داستان کوتاه طنز

اعتصاب زن ها

سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار  میزارن که اعتصاب کنن و

دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد  از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن !

بعد از انجام این کار دور هم جمع شدن

*زن فرانسوی گفت : به شوهرم گفتم که من دیگه خسته  شدم

بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی ، نه اتو و نه .  . . خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم .

خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم !

روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .

روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده  بود

و آورد تو رختخواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی  بیدار شدم رفته بود .

* زن انگلیسی گفت : من هم مثل فرانسوی همونا  را گفتم و رفتم کنار .

روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم  لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ،

خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید  و رفت .

*زن ایرانی گفت : من هم عین شما همونا رو به  شوهرم گفتم !

اما روز اول چیزی ندیدم !

روز دوم هم چیزی ندیدم !

روز سوم هم چیزی ندیدم !

شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم !

 

 

 

[ شنبه 22 شهريور 1393برچسب:اعتصاب، زن ها,

] [ 17:37 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 32 صفحه بعد